خشكسالی الان ذات طبیعت و اقیلم ما شده و باید برنامهریزیها را براساس این واقعیت پیش ببریم.» درویش بیش از هرچیزی كشاورزی سنتی و عدم مدیریت صحیح در این بخش را عامل خشكسالی خطرناك در كشور می داند. براساس تازه ترین آمارهای مركز ملی خشكسالی، استانهای خراسان جنوبی، چهارمحال و بختیاری، فارس، یزد، کرمان، هرمزگان، کهگیلویه و بویراحمد و بوشهر بیشترین شدت خشکسالی را تجربه کردهاند .
چهارمحال و بختیاری و كهگیلویه و بویراحمد از سرسبزترین نقاط كشور هستند كه قرار گرفتن آنها در لیست استان هایی كه خشكسالی شدید داشتند به تعجب بسیاری منجر شده است. اما محمد درویش می گوید:« اتفاقا استانهایی چون چهارمحال و بختیاری در سال آبی 90-91 بارش خوبی نداشتند. در حالی كه40 درصد آب شیرین كشور را تامین می كنند و همین مسئله هشدارهای جدی را به مسئولان امر میدهد.»
درویش مهمترین دلیل خشكسالی اخیر كشور را بی توجهی به كشاورزی مكانیزه می داند و می گوید:«اگر 100 درصد ظرفیت آب را برای كشاورزی در نظر بگیریم در حال حاضر 70 درصد آن هرز می رود. چون هنوز كشاورز ما با كشاورزی صنعتی و روز آشنا نیست. »
البته این پایان ماجرا نیست. به گفته او مشكلات ضایعات كشاورزی ما 4 برابر بیشتر از میانگین جهانی یعنی 5 درصد است. او بی توجهی به ارتقای نرم افزاری كشاورزی از جمله تكنیك بسته بندی را علل اصلی داشتن 20 تا 25 درصد ضایعات كشاورزی می داند. به گفته او، بخشی از آب مصرف شده هم در این مرحله از بین می رود تا كشاورزی نامناسب همچنان به مرگ زمین منجر شود.
درویش هم مانند بسیاری از كارشناسان صرف هزینههای گزاف برای سدسازی را از دیگر عوامل رشد بیابان در كشور میداند و میگوید:«مسئولان به گونه ای با خشكسالی برخورد می كنند كه انگار ایران هرگز چنین تجربه ای را نداشته است. در حالی كه متون تاریخی و باستانی ما از جمله كتیبه داریوش گواه وجود خشكسالی حداقل از 2500 سال پیش تا به امروز بوده است.»
بی توجهی ها به همین موضوع ختم نمی شود. از سوی دیگر در حالی كه وجود سازه های آبی شوشتر كه نشان می دهد ایرانیان از 1700 سال پیش با آبخیزداری به مدیریت آب در سرزمین ایران پرداختهاند. اما مسئولان بی توجه به این پیشینه ، مدیریت آب را به سدسازان دادهاند تا تلاش كارشناسان برای توجه به آبخیزداری كه مهمترین راهكار در سرزمین های خشك برای نگهداری آب در دل زمین است بی نتیجه بماند.
همین بی توجهی باعث شده تا براساس آمار مركز ملی خشكسالی، طی یک ماه گذشته(اسفند 1390) در کل کشور حدود 70 درصد از مساحت کشور به صورت پراکنده در معرض خشکسالی ملایم، 20 درصد از مساحت کشور خشکسالی متوسط و 3 درصد از مساحت کشور نیز خشکسالی شدید و بسیار شدید داشتهاند.
درویش می گوید:«در سرزمین خشك و نیمه خشك باید سناریوهای مختلفی از محصولات كشاورزی برای سال های كم آب و پر آب داشته باشیم. باید به سمت كشت های گلخانهای و آبیاری تحت فشار برویم. اما كشاورز ما بضاعت مالی، علمی و فنی این ماجرا را ندارد.»
او به استان های جنوبی اشاره می كند و می گوید:«اكنون در برخی از این استان ها كشاورزان به كف شكنی رسیده اند. چون چاه ها خشك شده و آنها مجبور شده اند عمق بیشتری از زمین را بكاوند كه در این عمق هم آب بی كیفیتی وجود دارد كه هم شور است و هم تلخ.»
او می گوید:«در حالی كه هرسال مسئولان ما با اعلام آمارهای جدید خشكسالی تعجب می كنند، كشورهای دیگر سعی میكنند تا با استفاده از انرژی های جایگزین از هدر رفت آب جلوگیری كنند.» به گفته او درحال حاضر آلمان با استحصال انرژی خورشیدی از پشت بامهای خود درآمد زایی می كند. درحالی كه روزهای آفتابی این كشور به مراتب كمتر از ایران است:«روستائیان ما حداقل 300 روز آفتابی دارند چرا از انرژی خورشیدی استفاده نمی كنند تا پوشش جنگلی از بین نرود؟»
او درباره اعتبارهای مصوب شده برای مقابله با خشكسالی میگوید:«اعتبارها به صورت كمك بلاعوض یا با سود كم در اختیار كشاورز قرار داده می شود. درنهایت هم كشاورز یا به سمت كشت نخود می رود یا یك سمند می خرد و رانندگی می كند. برای حل این مشكل بزرگ باید فكر اساسی كرد.»
نظر شما